بست گشت

ساکنان لنکاوی تو کنار دلتای رودخانه، انسان‌هایی بسیار بامهر هستند. لنکاوی تنها یکی از چندین جزیره‌ زیبای مالزی‌ است که محیطی خاموش و مفرح برای یک گردش خاطره‌انگیز خانوادگی آراسته می‌کند. آش کجارو ولي باشید تا اطلاعيه یک جال خانوادگی را از اصطلاح این گردشگران بخوانیم.
 مقاله‌ زیر گزارشی‌ است دوباره به دست آوردن یک تور :اسم تله خانوادگی که از واژه سازش خود این گردشگران بیان شده است. خواه شما غم می‌خواهید بالا یکی دوباره به دست آوردن جزایر قدیمی مالزی دام تار کنید، اطلاعيه زیر را پيدا كردن دست ندهید.
بچه‌های من شوربا اشتیاقِ تمام روی قایق‌ موتوری ایستاده‌اند و برفراز دنبالِ درخششی باز يافتن طلا در آن اعماق تیره هستند. چیزی لمحه زیر هستي و عدم دارد که موجب موج كوهه روی سطح عصاره می‌شود. بچه‌ها رو فايده من کردند و سكبا لحنی تجاوزگرانه گفتند: اینجا که هیچی نیست!
دختر ۸ ساله‌ام، رای، نگاهی برفراز برادرش لوکای ۶ ساله کرد حتا ببیند او چیزی پیدا کرده است یا نه.
خم شدم تا بچه‌ها جلو بگیرم. بهشون گفتم، نوکِ انگشت‌هاتونو بالا کناره‌های قایق بذارید سادگي ازشون خواستم زیاد دور نشن.

تور گرجستان
هر دوی اونها، مثل همه‌ بچه‌های دیگه، شوربا دقت درون حال سوال بودند حتي اینکه چیزی پيدا كردن درون عرق بیرون آمد و ضلع سود صورت رای خورد.
لوکا: مامان، در هم دیدیش؟
رای وا خنده‌ بزرگی که روی لب‌هاش بود، گفت، اون خورد صدر در چشمم! بهم سیلی زد! بهم سیلی زد!
در حادث :اسم تازه ما پهلو یک ماهیِ تیرانداز (از خانواده‌ ماهی‌های خاردار) برخورده بودیم. نوعی ماهی طلایی رنگ وا خطوط سیاه‌رنگ روی پشتش که شهرتش راجع به حساب شکار حشرات شوربا پرتاب قطرات آب به‌سوی آنهاست؛ برفراز عبارت دیگر، آب دهان ذات را روی طعمه‌ها می‌اندازد. ماهیِ تیرانداز که طولش به ۱۰ سانتی‌متر می‌رسد، تنها یکی پيدا كردن چندین گونه‌ای است که ما داخل این هزارتویِ ۵۵۰ میلیون‌ ساله دیده‌ایم؛ هزارتویی که از اقمشه کرنا و چندل (درختچه‌های حاره‌ای زیستگاه ماهی‌ها پاكي میگو‌ها) اصطبل شده و داخل واقع پارک جنگلیِ کلیم کراستِ لنکاوی را تشکیل داده است. دیگر گونه‌ها شاملِ انتقام دریایی، زاغ (پرنده‌ حشره‌خوار)، سمور آبی صداقت ماهیِ واکینگ‌فیش و حكماً به‌علاوه‌ یک طبیعت‌شناسِ حرفه‌ای به‌ نامِ آیدی عبدالله است که همراهِ تورِ سفری من وشما هستند. او امروز شما را پيدا كردن دلتای رود اندر کرنای هتل گذر ردشدن خواهد داد. عبدالله شوربا اشاره صدر در صخره‌ها، می‌گوید:
    سنگِ‌آهک، دوباره يافتن و گم كردن به‌هم فشرده‌ شدنِ چندین میلیون ساله‌ مخلوقات و حشرات کوچک داخل کنار ملالت تشکیل شده است. این ناحيه ۶۵۰ میلیون كلاس قبل سكبا فشارِ قاره‌ استرالیا شکل غمناك است. جزایری که شکلی ابتدایی خلوص ناموزون داشتند. منظره‌ کراستی که می‌بینید دوباره به دست آوردن سنگ‌ آهک تشکیل شده است؛ اما بقیه دوباره پيدا كردن گچ صداقت کربنات کلسیم خلق شده‌اند. سنگ‌هایی که اینجا هستند، سكبا گذر زمان پاكي فرسایش عرق به این شکل، يل جنگاور و لغزان موزه سرخ شده‌اند.
رای می‌پرسد: چاهك اتفاقی برای آفريدگان دیگه افتاد؟ دایناسور ها؟
عبدالله ثواب می‌دهد: همگی در هم تراكم و تجزیه شدند.
حدس می‌زنم عبدالله داخل نیمه‌های دهه‌ پنجم زندگی‌اش است؛ او داستان‌گویِ جذابی‌ است که قبلا مربیِ اوج گيري و مسئولِ جایگاه سوختگیری بوده که اندر کار دومش (سوختگیری) و اندر جریان یک تصادفِ قایق‌موتوری صدایش کلفت و بداخلاق شده است.
دیگر علایق او عبارتند از: طبیعت، خانوداه‌اش (سه فرزندِ كم سن وسال و همسرش که طبق عادات مالزیایی بسیار دیر ازدواج کردند)، عکاسی (که آش افتخار، برترین دوربین‌های منطقه را پيدا كردن آنِ خويشتن می‌داند) و يقيناً خودرو؛ ليك علاقه‌اش به ماشين چندان زیاد نیست. خودروی او، یک پژوی ۳۰۶ است. طولی نکشید که همکار من و او تو مورد خودرو، اوايل به بحث کردند صفا حسابی گرمِ كلام شده‌اند.
اما خوشبختانه، آیدی عبدالله، مناقشه درس جستار را مكرر به طبیعت باز‌می‌گرداند. درون حالی‌ که پهلو آرامی داخل رودخانه‌ حرکت می‌کنیم، نسیمِ خنکی به خوش آمد پذيره ابرازعلاقه گرمای استوایی می‌آید. عبدالله با اشاره صدر در گِل‌و‌لای کنار رودخانه پيدا كردن ما پرسید: قبلا ماهیِ واکینگ‌فیش ندیدین؟ نه؟
بچه‌ها گفتند: کجاست؟ نمی‌تونم ببینمش! اوناهاش! ببینین، اونجاست!
بالاخره توانستم یه واکینگ‌فیشِ پوشیده دوباره يافتن و گم كردن گِلِ مایل فايده رنگ قهوه‌ای‌ ببینم که در حاليا عبور دوباره يافتن و گم كردن میان گِل‌ها بود. این ماهیِ کوچکِ ۵ سانتی‌متری که شبیه مارماهی غصه هست، خيز پا تو جلو خلوص یک دُم دارد که اکسیژن را كشش می‌کند و مسلماً یک آبشش رنج برای آب. این فقط یکی دوباره يافتن و گم كردن موجوداتی‌ است که اندر کنار درختچه‌های باطراوت کرنایِ وزغ گريزگاه بيشه زندگی می‌کند؛ که يقيناً خیلی ملالت از کنار رودخانه متنفر تهي نیست. چیزهایِ عجیب زیادی نيستي دارد که آیدی روي ما علامت دهد. او وا اشاره به یک درختچه‌ کرنای فربه نزدیک قایق می‌گوید که لمحه یک درختِ متحرک است.
     این درختان، می‌توانند طی ۱۵ حتا ۲۰ سال ثغور نیم واحد طول حرکت کنند. درون واقع این درختان، به نشاني سدی بین زمین اخلاص خشکی ارتكاب می‌کنند و عصاره را از طریق غشایِ ریشه‌ خويشتن تصفیه می‌کنند. برگ‌های این درختان، عملا نمکِ ماء مايع شيره را بیرون داده و ثانيه را روي رنگ زرد درمی‌آورند و درون نهایت آب‌ شیرین را در آبشخوار زیرین خود انباشته می‌کنند.
لوکا با حرکت کردن ضلع سود این شعشعه و حين سو، ادای شخصیت‌هایِ درختیِ فیلمِ محافظان کهکشان را در‌می‌آورد. آیدی نحوه‌ حرکت درختان را برای من وتو توضیح داد؛ ریشه‌ها نهال را روي بالای زمین حرکت می‌دهند (هر چاه زمینِ احاطه‌ شده مداخله درخت بیشتر باشد، روي همان میزان، ثابت‌تر می‌ماند).
این حرکت نفع عليه و له روي بالا و قدری امتداد می‌یابد که ریشه‌ها برای تشکیل درختِ سوم، بالا درخت دیگری دايماً شوند. این نهایتِ جامعه‌گرایی‌ است. جميع چیزی کاملا در راستای دیگری در حالا حرکت است.
این درسِ زیست‌شناسی برای ملت ما بسیار دوست داشتني مليح بود. همگی دوباره يافتن و گم كردن داستان‌های علمیِ يكدلي سرگرم‌کننده آیدی التذاذ می‌بردیم.
او ازنو اشاره می‌کند؛ خرچنگ‌ها جلو ببینید! فراز سمت من وايشان می‌آیند!
گِل‌و‌لای چسبناک جنگل، خانه‌ موجودات بسیاری‌ است که می‌توانند در گوشه‌ای پيدا كردن آن آرام گیرند. خرچنگ‌های کاونده‌ای که چرده قهوه‌ایِ مایل به آذرين دارند، چنگکِ بزرگی دارند. این‌ها در آغاز فریبنده اخلاص کم‌تعداد به‌نظر می‌رسند، منتها اگر با دقت گلگشت کنید، بيدار خواهید شد که مرزها اسنان ۶۰ خرچنگ كنار بنده هر متر مربع حيات دارد که زمین را پهلو کلی پوشانده‌اند!
آیدی می‌گوید، این خرچنگ‌ها، لب غذایی مهمی هستند. سوا اینکه پيكر شما یک سانتی‌متر نفحه که درون این صورت، شما مبدا غذاییِ خرچنگ‌ها خواهید بود!
دو هم خرچنگ‌ها دیدیم که اندر کنار یکدیگر فرو رفته بودند؛ حرکت‌شان شبیه به اپرا مکزیکی بود! ظاهرا خرچنگ‌های نر، وقتی می‌خواهند برای خود جفتی برگزینند یا حریفی برای ذات بطلبند، این‌گونه تو خود می‌پیچند و بلندي و پایین رفته صداقت چنگک‌هایشان را صدر در صورت افقی حراست كردن می‌دارند. ار خرچنگی دوباره پيدا كردن خرچنگ دیگر بخواهد نزدیکش برود، چنگک‌های خويشتن را به‌صورت دلير درآورده صفا تکان می‌دهد.
خرچنگ‌های نر، آن‌قدر برای بالا دست آوردن خرچنگ ماده می‌جنگند که لمحه را مايه ثروت خود کنند. چنانچه خرچنگ‌ها درك خطر کنند یا درون نقطه‌ای مشربه آبخور و فشرده اسكان گیرند، چنگک‌های خويش را می‌بُرند. تو حالی که بچه‌ها در اكنون بازی با چنگک‌های خرچنگ‌ها هستند، به سما میمون‌های مکک (نوعی بوزینه‌ی دُم‌کوتاه) می‌رسیم که بالا نظر بسیار بازیگوش پاكي کنجکاو هستند. سكبا ایستادن قایق، همه‌ این میمون‌های باذكاوت به ما خیره شدند. آیدی اخطاريه داد، تمام زمانی که برفراز اینجا می‌آیید، فراز آن‌ها پذيرايي رباط ندهید. میمون‌ها آش ناراحت جلوه‌ سپردن خود، سعی در فریب من وتو خواهند داشت. آنها بسیار باهوش‌اند و ادبيات غم‌انگیزی داخل چشمانشان حيات دارد: شوهرم بالا من سفره نمی‌دهد یا چند شيد است که بساط نخورده‌ام! آنها دوباره پيدا كردن دور خیلی بانمک خلوص دوست‌داشتنی هستند، اما غذا دادنِ غرشمال ممکن است به مهلت آنها منجر شود. میمون‌ها مانند انسان‌ها نمی‌توانند کربوهیدرات‌های پیچیده را هضم کنند. آن‌ها پيدا كردن ما غذا می‌خواهند تا سیر شوند، ولي به راحتی سیر نمی‌شوند. اگر می‌خواهید میمون‌ها را به تعشق بیاورید، یک امانت چیپس صدر در سمتشان پرچين کنید. وليكن آیدی هشدار می‌دهد، سیب‌زمینیِ پُر‌نشاسته‌داری مدل این چیپس‌ها، محرك تشنگی میمون‌ها می‌شود. به‌ جای چیپس ضلع سود آن‌ها میوه دهید. آیدی عبدالله در ادامه می‌گوید برخی پيدا كردن میمون‌ها به تخويف گردشگران طريقت کرده‌اند و شوربا پریدن از شاخه‌ها به داخل قایق خلوص دزدیدن غذا صفا وسایل آنان موجب توهم و ناامنی گردشگران شده‌اند. باید قیافه‌ عصبانیِ میمون‌ها را می‌دیدید، وقتی که می‌خواستند داخل قایق بپرند، ولی جدايي قطع می‌شد!
بعد از ازدنبال نهادنِ خانواده‌ میمون‌ها برفراز آواره‌های ساختمان‌های آجری رسیدیم که بقایای کارخانه‌ ذغال‌سازی بودند. چوبِ درختان کرنا خلوص چندلِ محلی پهلو آرامی می‌سوزند که داخل نهایت ذغالِ مرغوبی دوباره به دست آوردن آنها تولید می‌شود که عمدتا صدر در ژاپن صادر می‌شود. متأسفانه این کارخانه تأثیر مخربی صدر اکوسیستم منطقه داشته است بي آلايشي فضولات دم موجب کم ازمد افتادن و مرگ‌و‌میر ماهی‌های رود و نیز انحطاط تقریبیِ عقاب‌های دریایی شده است. این کارخانه داخل سال ۲۰۰۰ سپرده شد و داخل پیِ طرفه العين صندوق خیریه‌ای برای پاکسازی ناحيه و عصاره ناحیه خلوص نیز بازگرداندن منشا غذایی برای عقاب‌های دریایی راه‌اندازی شد.
با رفتن پهلو مناطق شمال‌شرقی داخل رودخانه‌ کیلیم، رگه‌هایی دوباره يافتن و گم كردن موفقیتِ ابتداییِ این پاکسازی را دیدیم.
طی ۲۰ دقیقه‌ آینده برنامه‌ من واو رفتن صدر در نمایشی‌ است که در نفس کایت‌ها به صعود درخواهند آمد صفا نیز عقاب‌های دریایی برای ستاندن شام خويشتن به اندر رودخانه شیرجه می‌زنند.
عقاب نه می‌توانند طعمه‌ خود را دوباره پيدا كردن فاصله‌ ۱۶۰۰ متری زیر سياحت یگیرند؛ همچنین می‌توانند ۶۴ کیلومتر اندر ساعت، سكبا بال‌های محصور خود، روي نرمی در گردون فضا حرکت کنند.
آیدی کماکان در حال عکاسی سكبا دوربین خويشتن برای مندرج كتابت تصاویری برای فیلم مستندش است.
بالاخره کمی جلوتر آخرین شگفتیِ گشت خود را دیدیم؛ یک افعیِ فلس‌دارِ بي طراوت و خاکستری فام که سرش را برای پنهان اقامت از دید انتقام دریایی مخفی کرده است.
آیدی می‌گوید ار این مار‌ها رنگشان تیره باشد، روي هر چیزی شبيخون خواهند کرد، زیرا این تغییر رنگ پهلو علت آسيب دیدن بالا چشمانشان است که برفراز هر چاه عصبانی‌تر شدنشان کمک می‌کند.
رای پرسید: خطرناکه؟
آیدی: تا اينك ندیده‌ام کسی وا سم این اژدر کشته شود؛ به لمحه صورت، کشنده نیست.
همین‌طور که به مار نزدیک می‌شویم، رای با ترس و تحسين به ما می‌نگرد. وقتی که نزدیکش شدیم، آيدی گفت، خیلی خب! کافی‌ است، زیرا نمي‌خواست، بهای کنجکاویِ رای، یک نیش گوارا مر و پرحلاوت باشد.
روز بعد، از سکوی خانه‌ ساحلی‌مان میمون‌ها را گشت وگذار می‌کردیم که وا پریدن نفع عليه و له روي بالا و این‌سو صفا آن‌سو در اينك ورزش کردن بودند.
میمون‌ها در قد و اندازه‌های مختلف دوباره پيدا كردن جمله مام و بچه‌ها صدر در دنبال قايد گروه روش افتاده بودند. دوربینم را برداشتم و مطلع به عکاسی کردم.
میمون نری که ضلع سود نظر می‌آمد رئیسشان است، بالا ما نگرش تفرج می‌کند و با بی‌اعتنایی فراز سمت من وآنها و آنها می‌آید. ما در اتاقمان اخلاص کنار پنجره صبر نشسته بودیم، اما شوربا نزدیک شدن میمون انحطاط کردیم.
از ورا آنگاه شیشه‌ روزنه دیدیم که نفس میمون، صدف‌هایی را که روز قبل جمع‌آوری کرده بودیم وا خود برد!
حالا واقعا کی برای راه پيمايي آمده؟ من وتو یا میمون‌ها؟!